شاید واژه پومودورو بیشتر شکل یک نوع فحش به نظر برسد، ولی راستش برخلاف اسم عجیبش، داستان سادهتری دارد که در ادامه ماجرایش را برایتان نقل میکنم.
یکی از شبهایی بود که کلاس کار خلاقانه داشتیم. استاد در توضیح اینکه محتوا چه حالتهایی میتواند داشته باشد، ما را سمت لینکی از سایتش هدایت کرد که در آن انواع محتواهای پادکست و متن و ویدیو را میدیدیم.
در یکی از ویدیوهای همان صفحه، من دیدم که شاهین کلانتری پیشنهادی مطرح کرد. او گفت که همیشه یک جدول همراه خود داشته باشید و خط زدن کارها تاثیر مهم و خوبی دارد.
از وقتی این حرف را شنیدم، به فکر این افتادم که چطور میشود چنین جدولی داشت. فکر میکنم ساخت یک جدول خوب نیازمند شناخت کافی از شخص شما و نیازتان دارد اما در حین بازی با پومودورو و ردیاب عادتهای بولت ژورنال من هم جدول خودم را طراحی کردم.
واحدهای پومودورو
خب از مهمترین درسهای کلاسم، شناخت همین واحدها بود. واحدهایی که انقدر کاربردیست که همین حالا دو نفر دیگر از اعضای خانواده مرا به خود جذب کرده است.
در زبان ایتالیایی پومودورو یعنی گوجهفرنگی، لیکن راستش گوجه یا خیارش اصلا مهم نیست و هیچ ربطی به سبزیجات عزیز ندارد.
پومودورو یک واحد زمان است. میتواند هر مقداری که فکرش را میکنید باشد. مثلا ده دقیقه یا بیست دقیقه ولی معمولا ۲۵ دقیقه در نظر گرفته میشود تا پنج دقیقه بین واحدها بتوان استراحت کرد.
تلفظش برای من هم اولش خیلی سخت بود، ولی با تکرار راحت یادش میگیرید. شما هر کاری را که متمرکزا انجام میدهید، میتوانید با پومودورو بسنجید.
مثلا میخواهید آشپزی کنید و تایمر را روی ۲۵ دقیقه تنظیم میکنید. بعد از زنگ اتمام، شاید باز فعالش کنید اما با کمک این واحدها میفهمید چقدر از زمان خود را صرف همین کار آشپزی کردهاید.
از من به شما توصیه که، در حین پومودورو هر چه متمرکزتر باشید، تاثیر آن را روی پیشرفتتان، خیلی بیشتر میبینید.
حالا چرا بحث پومودورو را مطرح کردم؟
به خاطر اینکه واحدهای علامت زدن شما در این جدول بر اساس دو چیز است یکی پومودورو و یکی یک واحد کوچکتر از پومودورو.
اما چطور مثلا؟ فرض کنید که شما در لیست خود یک کار خاصی دارید مثلا ورزش کردن را و هر روز نمیتوانید ۲۵ دقیقه ورزش کنید؛ اما گاهی به ده دقیقه میرسید. این ده دقیقه را با علامت دیگری مشخص میکنید، تا بههرحال بدانید که این کار را در آن روز انجام دادهاید. یادتان هم باشد تعیین دقایق این دو واحد کاملا سلیقهایست.
جدول چه شکل کلیای دارد؟
عنوان این جدول را من جدول انجام کارها با واحدهای پومودورو گذاشتم که بعدا هر وقت خواستید میتوانید اسم بهتری به آن بدهید. برای ساخت جدول یک ماه، فقط یک طرف کاغذ A4 را نیاز دارید، پس کاملا به صرفه است.
شکل و شمایل این جدول دقیقا شبیه ردیاب عادتها در بولت ژورنال است. گویی آن را کندهاید و به اندازه یک A4 بزرگ کردهاید. فقط یک چیزهای کوچکی درباره آن فرق دارد.
ستون اول ما، ستون ایام است. ایام را با اعداد یک تا سی و یک مشخص کنید. این کار را در ورد هم میتوانید خیلی راحت انجام بدهید.
ستونهای بعدی شما کارهاییست که هر روز یا متناوبا میخواهید دنبالشان کنید. ممکن است به همه کارهای ستون نرسید اما به این شکل دید مناسبی از ظرفیت کاری خود پیدا میکنید.
این کارهای روزانه، میتواند به هر تعدادی باشد اما خب تا حد ده تا فضای مناسبی را در اختیار شما برای علامتها قرار میدهد. ستون آخر شما ستون مجموع است. منظور از مجموع، مجموع پومودوروهاییست که انجام دادهاید.
چرا از واحد کوچکتر استفاده میکنیم؟

در این جدول واحدهای پومودورو را من با علامت ضربدر نشان میدهم تا در هر کار خاصی دقیقا بفهمم چند پومودورو وقت گذاشتهام ولی طبق تجربه دیدم که برای انجام بعضی از کارها، انجام یک پومودورو هم خیلی دشوار است.
یکی از مشکلاتی که مثلا در زمینه پیانو داشتم این بود که بعد از دور افتادن موقتی، میخواستم راهی پیدا کنم تا باز به تمرین عادت کنم و دیدم که اگر سه تا ده دقیقه وقت بگذارم به هدفم رسیدهام. پس علامت تیک را اضافه کردم، تا بدانم که هر تیک چه مفهومی دارد.
یک تیک ساده به شما میگوید که شما یک کاری را چه حد دنبال کردهاید. این تیکها به سفت و سختی پومودورو نیستند.
کاربردشان در چه موقعی است؟
قرض کنید زمان پومودوروی شما بهم خورده است. نگاه به ساعت میاندازید و میبینید که شما حدودا ده دقیقه را دقیقا پای کار بودهاید. اینجا یک تیک میزنید تا لاقل این زحمت شما حیف و میل نشود. بعدا با عادتکردن بیشتر به این تیکهای کوچک، میتوانید یک سره به اندازه یک پومودورو پای یک کار بنشنید.
البته که خودم به تجربه به این مسئله رسیدم که ظرفیت آدم ذره ذره بهتر و بیشتر میشود.
این تیکها و اصلا خود علائم برای راحتی بیشتر شما هستند و میتوانید به سلیقه خود اینها را حذف یا جابهجا کنید.
برای اینکه فایل آماده و راحتی داشته باشید من نمونه فایل وردی را که از پیش آماده کردهام در اختیارتان قرار میدهم. یک نمونه هم در قسمتی کوچکی پر شده که میتوانید بعدا آن را پاک کنید.
با واحدهای کوچک چه کار دیگری میتوان کرد؟

فرض کنید که کاری هست که همیشه میخواستید حتما حتی همان ده دقیقه دنبالش کنید اما به هر دلیلی تاکنون نتوانستهاید. راستش برای اینکه این تیکهایم حیف نشود من یک سیستم جایزهای خاص برای خودم تعیین کردم.
مثلا درباره پیانو میگویم که اگر من هر روز به سه تیک یا یک پومودورو برسم، جایزه من یک تیله است. تیله ایده من نبود. قبلا که جعبههای Do it میخریدم، این سیستم جایزه را دیدم.
به شخصه من دو نوع تیله دارم. یک نوع معمولی که جایزه روزهاییست که حداقل ممکن را رعایت میکنم و یک نوع زیباتر که جایزه ایامیست که بیشتر از حد ممکن تمرین میکنم.
به جای تیله هر شی زیبا و حتی از سکهها تزئینی یا مهرههای دیگر میتوانید استفاده کنید.
این حداقلهای هر کاری، درباره هر فرد میتواند کاملا متفاوت باشد. خب با تیلهها چه میکنم؟
به جز اینکه آنها را در یک ظرف شیشهای ریختهام تا موفقیتم همیشه پیش چشمم باشد، این تیلهها خرج شدنی هم هستند!
چطور تیلهها را خرج میکنم؟

خب هر هفت تیله، یک جایزه خاصی برای من دارد. برای شما میتواند هر کاری باشد که واقعا عاشقش هستید، اما به خاطر اجبار زندگی، سعی میکنید در آن زمینه خودتان را کنترل کنید. مثلا گاهی این هفت تا فقط صرف دو ساعت دیدن یک فیلم میشود.
یا مثلا میتوانید بازی مورد علاقه خود را مدتی بازی کنید. این خرج کردن، هم تیلهها را عزیز میکند هم به چرخه تیلههایتان کمک میکند.
تمام شدن ذخیره تیلهها، یعنی باید خرجشان کنید و از آنطرف کم شدن تیلهها به خاطر جنبه زیباییای که داشتند، شما را بیشتر حریص میکند که به راهتان ادامه بدهید (بلانسبت شما، اما نقش هویج را برای آن حیوان نجیب بازی میکند).
قسمت مجموع:
نهایتا بعد از اتمام روز، علامتهای ضربدر یا همان پومودورو را نگاه میکنید و تعداد را مینویسید. به این وسیله، حالا شما عملکرد ماهانه خود را پیش چشم دارید و نیازی به زحمت فراوان هم ندارید. همه کارها همان جا هستند و اگر جدول را روی یک تخته شاستی دم دست داشته باشید، بلافاصله بعد از انجام کارها، علامتها را واردش میکنید.
فقط یادتان باشد که سیستم جایزه به هر شکلی قابل تعمیم است و اینها ایدههایی برای رسیدن به راههای بهتر هستند. راههایی که برای یافتنشان باز به کندوکاو بیشتری نیاز دارید.
دیدگاه ها
Pingback: تجربیات سال ۱۳۹۸ من - مهسا فیروز
Pingback: چگونه به یک کتابخوان خوب و متعهد تبدیل شویم؟ - مهسا فیروز
Pingback: تولیدمحتوا و دردسرهایش - مهسا فیروز
Pingback: آیا استعداد داریم؟ - مهسا فیروز