کلنجاری محض دارم. نوعی عذاب. برخلاف همیشه این یک متن آماده و پیامدار نیست. این یک درخواست کمک و مشورت با شماست. تبادلی نظری است که میخواهم در آن حضور داشته باشید.
ماجرای این مشکل به خیلی وقت پیش بازمیگردد. زمانی که رسما دغدغه نوشتن برایم جدی شد. باز هم مسئله مسخرهای مشابه با یادگیری زبان داشتم. پیش از آموختن، من مشغول عملکردن بودم!
زیاد پیچیده نیست. ۲ دسته آدم به طور معمول در دنیای نویسندگی پیدا میشوند. آنهایی که از فرط عشق به خواندن، نویسنده میشوند و دسته بعدی برعکس هستند.
خب من جزو دسته دوم هستم. البته جالب است که جزو جماعت برتر و به نوعی پرافتخار نباشی؛ چون در این حالت، تو درد افراد بیشتری را میفهمی و اگر راهی بیابی، کمک حال افراد زیادی میشود.
این بار پاسخ این سوال را از شما میخواهم. چطور باید به یک خواننده خوب و متعهد تبدیل شویم؟
من هم عالمی از تجربهها و راههای رفته و نرفته دارم. برای اولین بار تصمیم گرفتم، پیش از از وراجی درباره حرفهای خودم، شنونده حرفهای شما باشم.
داستان شما چیست؟ آیا همیشه خواننده خوب و مشتاق و کتابخوانی بودهاید؟ چه راههایی را در این مسیر طی کردهاید؟ جزو کدام دسته هستید یا اصلا اگر این مسئله برایتان پیشپا افتادست، دلیل شما چیست؟
مقاله دیگری از پندهایی که از شما آموختهام خواهم نوشت و اگر مطلبی نباشد، این دفعه پس از کسب اجازه از مخاطبان، لب به سخن خواهم گشود.
پیوست: راهها همیشه هموار نیستند. مشکلات و ابعاد آن هم همینطور. ایراد ما این است که معمولا در مواجه با آنها از جای درست و راه درست درخواست کمک نمیکنیم. این بار افتخار میکنم که برای رفع مسئلهای از خویش، میزبان حرفها و داستانهای خوب شما در این مسیر هستم.
دیدگاه ها
به نظرم اول باید با خوندن حال کنیم. به توصیه کسی کتاب خاصی رو نخونیم. تمرین کنیم که شجاعت کنار گذاشتن کتابایی که مارو نمی گیره، دست کم بطور موقت، داشته باشیم.
کتاب دوست ماست و اگه نتونیم با دوستمون راحت باشیم و باش حال کنیم، دیگه اسمش دوست نیست.
پست
به نکته خیلی جالبی اشاره کردین. در واقع خیلی از افراد کتابباز هم به همین موضوع اشاره کردهاند. البته این حرف شما خیلی برای من جذاب بود که نوشتید به توصیه کسی کتاب خاصی را نخوانیم. شاید از نگاه راحتی با کتاب به اندازه راحتی با نوشتن و طرح همین مسئله، کمک زیادی به من بکند. یک دنیا ممنونم از لطف، توجه و نظر باارزش شما آقای نظری.
من از دسته افرادی هستم که خوندن رو دوست دارم و اگر کسی کتابی رو توصیه کنه میخونم تا جایی که بفهمم از چیه اون کتاب طرف خوشش اومده ، اگر دیدگاه مشترکی باشه که هیچ اگر نه اطلاعاتم درباره سلایق و طرز فکرهای متفاوت در برابر یک موضوع و داستان ،زیاد میشه
این مسئله در فیلم دیدن ها هم برای من به همین منوال هست.
شاید دلیلش این باشه که من کلا به روان آدمها و چیزهایی که توی مغزشون میگذره خیلییی حساسم و علاقه دارم انواع افکار رو بشناسم.
کلا مردم شناسی و روان شناسی رو عاشقشم😇
پست
سلام مریم جان. چقدر خوب که انقدر با جزئیات درباره نوع رفتارت در مقابل کتاب و عادت کتابخوانیات اشاره کردی. سبک جالبیه که از کسی نشنیده بودم و به نظرم این نشون میده که دایره قضاوتت رو به شکلی جالب و کاربردی گسترش دادی و از راه کشف علایق راه بسیار مفیدی برای کشف خود افراد پیدا کردی. به نظرم این راهکار برای همه افرادی که به اندازه تو به دیگران اهمیت میدهند، واقعا جالب است. این دید باعث میشه به محدود بودن دستهبندی و تجسماتم بیشتر پی ببرم. واقعا یک دنیا بابت تعریفش ازت سپاسگزارم.
Pingback: چگونه به یک کتابخوان خوب و متعهد تبدیل شویم؟ - مهسا فیروز
عشق. تنهادلیلی که فردی کتابخوان میشود!
#تجربه_نگاری کتابهایی را هنگام مطالعه میبوسم! بغل میکنم، یاگاهی حالشومیپرسم! کتابهایی راهم فقط وفقط بیست صفحه خوانده وکناری گذاشته ام (حتی کنب معروف جهانی!) آخه ازبین چندمیلیارد کتاب خوب چه تعدادی رامیتوانم بخوانم?
مشکل ازجایی آغاز میشود که نویسنده خودرا مجبوربه خواندن کتابهایی میکندکه به آن میلی ندارد، آما میخواهدبیاموزد. کلاوسر میگوید: لیست بیست کتابی که به آن علاقه داری بنویس، سبک نوشتنت همان است. مثلا بنده رمان عشقی جدیدنمیتونم بخونم! یا جریان سیال ذهن، و… که قبلا باخودآزاری خودمو مجبوربه خواندن میکردم. اما حالا باکتابهایی که دوست دارم لذت میبرم. مثلا رمان نوجوان یاحتی کودک!!!!
ببخشیدطولانی شد.
فقط میخوام بگم، ازبین میلیاردها کتاب فقط اونایی روبخونیم که دوستشون داریم. اگرهم کتاب خوبی هست که باطبع ماخوش نیست! میتوانیم کتابی درباره آن کتاب بخوانیم.
پ.ن: احسان عبدی در کتاب باز پیشنهادی برای کتاب خواندن بدون کتاب خواندن دارد!!! برنامه اش راببینید. بزودی کارشناس کتاب باز خواهندشد…
بدرود
پست
سلام آقای تاتار وقت و روز شما به خیر. چه کامنت دلچسب و لذت بخش و کاملی نوشتنید. واقعا خوندن این تجربیات ارزشمند برای من بینهایت گرانبها بود. بابت لطف شما سپاسگزارم. درباره برنامه اطلاعی نداشتم و برام خیلی جالب شد. درباره کامنتتون باید بگم که حقیقتا حرف شما درست است. مشکل از جایی شروع میشود که اجبار به خوندن بعضی کتابها رو داریم و میل سرکش سمت کتابهای دیگر و اینجاست که باید دست به انتخاب زد و شاید پیشنهاد دوستی که گفت دو کتاب با هم میخوانم یکی از روی عشق و دیگری با حس کمتر جالب باشد. از بابت توصیه ها و اطلاعات خیلی خوبتون یک دنیا سپاسگزارم